بازاریابی به شیوه نت فلیکس
به گزارش وبلاگ شهبازی، مشتریان به این نکته پی برده اند که نت فلیکس واقعا به دنبال نمایش دادن آن چیزی است که آنها می خواهند و این بدان معناست که این برند از مرز شعار دادن عبور کرده و این تفکر را به صورت واقعی در خدمات خود نشان داده است
نت فلیکس نامی آشنا برای دوستداران تماشای آنلاین فیلم و سریال است، به طوری که امروز محتوای ویدئوهای آنلاین این برند در بسیاری از تلویزیون های هوشمند، رایانه ها و گوشی ها به نمایش در می آید.
این کمپانی که فعالیت خود را از سال 1997 با ارسال پستی دی وی دی آغاز کرد، در حال حاضر به عنوان یک شبکه گسترده رسانه ای در سطح جهان فعالیت می کند و بیش از 100 میلیون مشترک در بیش از 190 کشور جهان دارد. در ادامه مروری خواهیم داشت بر راهکارهای برندسازی و تبلیغاتی این نام تجاری آنلاین.
تقسیم بندی مخاطبان به اجتماع سلیقه
آنچه در فضای تبلیغاتی جهانی امروز برای مرزبندی مخاطبان معمول است، تقسیم بندی آنها به گروه های جنسیتی، سنی و خصوصا جغرافیایی است، به این معنا که قبل از ارائه محصول و خدمات یک برند، باید مخاطبان بالقوه را در گروه های جغرافیایی تقسیم بندی کرد تا بتوانیم با توجه به فرهنگی که مردم هر منطقه دارند، محصول مناسب را عرضه کنیم.
این در حالی است که گروه نت فلیکس در سال 2016، از کاربرد این شیوه معمول پرهیز کرد و فاکتورهای جدیدی را به منظور تقسیم بندی مخاطبان خود در نظر گرفت. این برند به جای مرز بندی های جغرافیایی که مثلا بگوید آسیایی ها یا اروپایی ها از فیلم های خاصی استقبال می کنند، مخاطبان خود را به صورت مجرد و جدا از نشانه های فرهنگی در نظر گرفت.
چراکه در جهانی کنونی، نمی توان برای فیلم و سینما مرزی قائل شد، به طوری که ممکن است فیلمی که بر اساس زندگی بومیان آفریقا نوشته شده باشد، برای مردمی با فرهنگ متفاوت جذاب باشد.
ما در جهانی امروز بیشتر از آنکه مرزهای جغرافیایی برای فیلم های جهان داشته باشیم، مرزهای سلیقه ای داریم؛ به این معنا که می توانیم در تقسیم بندی فیلم و سریال، از گروه های مختلف سلیقه ای نام ببریم که ممکن است در جغرافیای متفاوت از هم زندگی کنند.
در این میان، رویکردی که نت فلیکس در پیش گرفت، تغییر دادن اصول تقسیم بندی بود؛ یعنی به جای اینکه از تقسیم بندی جغرافیایی و آسیایی ها و اروپایی ها حرف بزند، از تقسیم بندی سلیقه ها حرف زد و عبارت اجتماع سلیقه را ایجاد کرد.
به این معنا که گروه های مخاطبان خود را، نه بر اساس تفاوت های جنسیتی، سنی و جغرافیایی، بلکه بر مبنای تفاوت های سلیقه ای که دارند، به اجتماعات گوناگون تقسیم کرد و پس از آن، بر اساس گروه های سلیقه ای مخاطبان و میزان اقبال آنها از تولیداتش، فیلم ها و سریال هایی مطابق با سلیقه آنها تولید کرد.
مزیت رقابتی در بازاریابی نت فلیکس
آن چیزی که می تواند در فضای رقابتی امروز، برند نت فلیکس را پیروز کرده و مخاطبان جهانی آن را حفظ کند، سهولت کاربرد است. شکی نیست که کاربران شبکه های آنلاین پخش فیلم و سریال، از دستگاه های متنوعی استفاده می کنند و بنابراین اگر برنامه های نت فلیکس تنها با برخی از دستگاه های موجود قابل پخش بود، مشتریان زیادی را از دست می داد.
اما کاربر می تواند با ساده ترین وسیله یعنی گوشی هوشمند خود به این شبکه دسترسی داشته باشد. همچنین قابلیت استفاده از طریق رایانه، تبلت، لپ تاپ و حتی تلویزیون از دیگر مزایای قابل توجه این برند محسوب می شوند.
از سوی دیگر تمرکز بر محتوا نیز از نکات مهمی به شمار می رود که برند نت فلیکس به آن وفادار است. طبق نظر دست اندرکاران این شرکت، محتوا پادشاه است!
به همین دلیل نیز این نام تجاری به سابقه درخشان و اقبالی که در میان کاربران پیدا کرده است، اتکا نکرده و هیچ گاه تولید فیلم ها و سریال هایی را که محتوای قوی دارند، از نظر دور نکرده و میلیاردها دلار برای تولید محتوای با کیفیت و همکاری با نویسندگان، کارگردانان و بازیگران برتر جهان، هزینه کرده است.
تأکید بر کیفیت محتوا نیز می تواند در فضای رقابتی این بازار، برای برند نت فلیکس یک مزیت قابل توجه به شمار رود، چراکه قطعا در استقبال مخاطبان تأثیرگذار خواهد بود.
نت فلیکس در دام ایده های قدیمی خود نیفتاد
هرگاه صحبت از نت فلیکس به میان می آید، به این نکته هم اشاره می شود که این شرکت کار خود را با فروش دی وی دی آغاز کرد و بعد از درک تغییرات زمان، وارد فضای آنلاین شد.
چنین جملاتی ممکن است در نگاه اول ساده به نظر برسند، اما هنگامی که یک شرکت بتواند چنین تصمیمی بگیرد، قطعا هوشمندانه رفتار کرده و تغییرات زمانه را به درستی درک کرده است. یک انتخاب عاقلانه در یک زمان مناسب، مهم ترین کاری بود که این شرکت انجام داد و به نتایج پیروزیت آمیزی نیز دست پیدا کرد.
برای پی بردن به اهمیت این تغییر در شرکت نت فلیکس، کافی است به سازوکار یکی از رقبای آن نگاهی داشته باشیم. Blockbuster که در زمینه اجاره دی وی دی فعالیت می کرد، روند کاری خود را به شیوه قدیمی حفظ کرد و با وجود اینکه در دوران اوج خود، نزدیک به 9 هزار فروشگاه داشت، این تعداد در سال 2013 به حدود 50 فروشگاه رسید.
قطعا برند نت فلیکس نیز اگر مانند نمونه بالا، به گستردگی بازار و فروش قابل توجه خود اتکا می کرد و از تغییرات زمانه غافل می شد، همین دام برای این شرکت نیز پهن شده بود و می توانست آن را در قالب یک خرده فروشی کوچک، محدود نگه دارد.
اما تصمیم درستی در روند اشتراک محصولات این برند رخ داد، به نحوی که پیروز شد از فضای آفلاین به فضای دیجیتال تغییر کارکرد دهد، در قالب یک برگ برنده، بقای شرکت را تضمین کرد.
تمرکز بر خواسته های مشتریان: گسترش دایره مخاطبان
از آنجایی که بازاریابی دهان به دهان در رویکرد تبلیغاتی برند نت فلیکس جایگاه ممتازی دارد، تلاش برای رسیدن به آن چیزی که مردم می خواهند، در روند بازاریابی این نام تجاری قابل توجه است.
چراکه آنچه مخاطبان هدف به آن علاقه دارند، عموما با خواسته های دوستان آنها نیز تناسب دارد و این نکته به خصوص در فیلم و سریال بیشتر خود را نشان می دهد.
گروه های دوستی درباره فیلم های مورد علاقه خود صحبت می کنند و احتمالا تجربیات خود را درباره رسانه های آنلاین پخش فیلم، با یکدیگر در میان گذاشته و می توانند یک شبکه تلویزیونی آنلاین را به دوستان خود پیشنهاد کنند.
از سوی دیگر، یک روند طبیعی برای تماشای فیلم ها و سریال های جدید این است که افراد از دوستان خود درباره آنها سؤال پرسیده و در صورت ابراز نظر مثبت آنها، به تماشای فیلم مذکور تمایل نشان می دهند.
با توجه به چنین روندی، نت فلیکس، خواسته های مشتریان خود را مدنظر قرار داده و با بررسی آن چیزی که مشتریان می خواهند، به طور غیرمستقیم به خواسته ها و علایق دوستان آنها نیز پی برده و در نتیجه می تواند در روند تولیدات و خدمات خود، گروه بزرگ تری از مشتریان بالفعل و بالقوه را در نظر داشته باشد و تصمیمات بهتری را در راستای آن چیزی که تولید می کند و نمایش می دهد، اتخاذ کند.
عقب نشینی در مقابل خواسته مشتریان
نت فلیکس به مشتریان خود اهمیت داد و در نتیجه در مواقعی نیز، با وجود صرف هزینه و زمان، در مقابل آنها عقب نشینی می کند. این نام تجاری اهمیت مشتریان را در فروش محصولات خود درک کرده است و به همین دلیل نیز با تمرکز بر خواسته های آنها، روند بازاریابی خود را در پیش می گیرد.
به همین دلیل می توان از یک نمونه موردی نام برد: Netflix Box یکی از خدمات این نام تجاری بود که در سال 2007 ارائه شد و شامل یک اشتراک جداگانه برای اجاره DVD بود، اما این محصول با استقبال مخاطبان روبه رو نشد و حتی موجب ابراز نارضایتی آنها نیز شد!
رویکردی که برند نت فلیکس در مقابل این جریان در پیش گرفت، به نوعی یک عقب نشینی در برابر خواسته های مشتریان بود، یعنی به جای اینکه سرسختانه روی ایده خود پافشاری کرده و با رویکردهای بازاریابی سعی در متقاعد کردن مشتریان داشته باشد، در یک اقدام سریع، این محصول را حذف کرد.
انعطاف این نام تجاری در مقابل مشتریان زمانی بیشتر تعیین می شود که بدانیم برای محصول مذکور، وقت و هزینه قابل توجهی صرف شده بود.
از آنجایی که در روند بازاریابی نت فلیکس، خواسته مخاطبان در رأس هر رویکردی واقع شده است، مشتریان به این نکته پی برده اند که نت فلیکس واقعا به دنبال نمایش دادن آن چیزی است که آنها می خواهند.
القای چنین حسی به مشتریان، به این معناست که یک نام تجاری از مرز شعار دادن عبور کرده و این تفکر را به صورت واقعی در دستورالعمل های خود نشان داده است.
منبع: مجله شنبه